انتقاد تند علم الهدی از تلاش برای بازگرداندن خواننده ها و هنرمندان خارج نشین به ایران /بخاطر جذب حداکثری باید عناصر ناپاک و ضدانقلاب به کشور برگردند؟
تاریخ انتشار: ۷ اردیبهشت ۱۴۰۳ | کد خبر: ۴۰۱۹۹۳۰۲
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، حجتالاسلام سیداحمد علم الهدی در خطبه سیاسی نماز جمعه این هفته که با حضور پرشور زائران و مجاوران در حرم مطهر رضوی برگزار شد، با اشاره به ابعاد فرهنگی و دستاوردهای گسترده عملیات وعده صادق اظهار کرد: این روزها نقل هر محفل و مجلسی، صحبت پیرامون دستاوردها و پیامدهای عملیات وعده صادق است و عمدتاً این موردتوجه است که چقدر از این موشکها به هدف نشسته و چند درصد رهگیری شده اما آنچه مهمتر از همه بود، اراده قوی، قدرتمند و مقتدرانه نیروهای مسلح ایران بود که اسرائیل را ذلیل کرد، هیمنه آن را درهم شکست و قلب مسلمانانی را که حکام آنها، افراد دست نشانده، سرسپرده و بی لیاقت وابسته به جهان استکبار بودند، شاد کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
آنطور که مهر روایت کرده است، امام جمعه مشهد افزود: تمجیدی که از این عملیات در سطح عالم صورت گرفت، نسبت به ملتی بود که ۴۵ سال است در معرض تهاجمات و تحریمهای پیوسته دشمن هستند اما نه تنها عقب ننشسته اند بلکه امروز در این منطقه پر بلا میدان داری میکنند.
ضرورت صیانت از فرهنگ انقلابی در جامعهوی با تأکید بر ضرورت حفظ فرهنگ انقلابی در اقشار مختلف مردم و به خصوص جوانان خاطرنشان کرد: آن چیزی که نسل جوان ما باید درباره آن بیندیشد و ابعاد و سر منشأ آن را دنبال کند، همین روحیه و فرهنگ انقلابی است. شما که شاهد این قهرمانی و قدرت هستید، امروز آن را لمس میکنید اما پیش از اینها، در دفاع مقدس بود که جهان درک کرد ایرانیها حتی اگر هم با گوشت و پوست باشد اما در فتح المبین و خیبر عقب نشینی نمیکنند.
علم الهدی ادامه داد: یک عده افراد کوتاه فکر و اندک اندیش بودند که از همان روزهای اول به امام (ره) میگفتند شما با چه قدرتی میخواهید به مصاف شاهی بروید که دنیا پشت سر اوست اما هدف برآورده شد، مردم آمدند، این نهضت را به سرانجام رساندند و با سینه خشک به مصاف گلوله داغ رفتند تا کربلایی که شنیده ایم و شنیده اید، یک بار دیگر در خیابانهای مشهد و تهران و تبریز و قم و اصفهان تکرار شود. اراده این ملت، پرورش یافته بر بستر انقلابی است که در فرهنگ خداباوری ریشه دارد. امام بزرگوار به مردم در این خط جهت داد و اندیشهای را نهادینه کرد که در اراده انقلاب، دفاع مقدس و اکنون عملیات وعده صادق نمود پیدا میکند.
نیازمند تجدیدحیات فرهنگی هستیمامام جمعه مشهد تصریح کرد: امروزه این نگرانی وجود دارد که نکند فرهنگ انقلابی گری در جامعه و به خصوص نسل جوان توسط دشمن براندازی شود. وقتی بینشهای انقلابی رو به ضعف بگذارد و چشمها متوجه زرق و برق جریانهای مادی باشد، بدیهی است که این فرهنگ تضعیف شود و آن زمان است که آن اراده قوی رو به ضعف خواهد گذاشت
وی تأکید کرد: ما به یک تحول و تجدید حیات فرهنگی نیاز داریم تا نسل آینده بتواند در بستری از جهت گیری های انقلابی ملت رشد کند. این تحول هم باید از ناحیه ملت و دولت به صورت همزمان باشد؛ ملتی که فراتر از فرهنگ مشتری مداری در میدان باشد و دولتی که مافوق یک ناصح مشفق، برای صیانت از فرهنگ هزینه بدهد.
علم الهدی گفت: اینکه شما بنده را ببینید و بابت حضور بانوان بدحجاب در بافت پیرامون حرم گلایه کنید، این همان منطق مشتری مداری است. عزیز من، فقط به گفتن ما نیست بلکه مردم و به خصوص جوانان متدین ما باید خودشان میدان داری کنند. از سوی دیگر، حکومت هم باید فراتر از یک ناصح مشفق، در میدان باشد و هزینههای اجرای فرهنگ را بپردازد چون صیانت از فرهنگ، هزینه دارد. نمیشود ما در سازمان برنامه و بودجه بنشینیم برای همه چیز کشور برنامه ریزی کنیم و بعد دست آخر ببینیم چقدر پول باقی ماند و همان خرج فرهنگ باشد.
امام جمعه مشهد بیان کرد: اگر مردم بخواهند یک گوشه بنشینند، تماشاچی باشند و بگویند آقای خطیب نماز جمعه، آقای نیروی انتظامی، شما بیا این ناهنجاری را درست کن، این طور نمیشود! برادران و خواهران، جهت گیری انقلاب در جامعه ما با میدان داری مردم محقق میشود.
مراقب تکرار و تحریف کلام رهبری باشیموی با انتقاد از تحریف کلام و منطق رهبر معظم انقلاب در میدان عمل اظهار کرد: مایه تأسف است که امروزه شاهد تکرار و تحریف منطق رهبری در سطح مسئولان هستیم. به طور مثال، اوامر قطعی و صادرشده از ناحیه ولایت در مسائل فرهنگی به جای اینکه عمل شود، مورد تکرار مستمر قرار میگیرد و مسئولین به صورت پیوسته همان چیزی را میگویند که رهبری فرموده اند. این چه بساطی است؟ رهبری میفرماید که عمل شود، نه اینکه شما تکرار کنید.
علم الهدی افزود: از یک جنبه دیگر، همین بحث جذب حداکثری که یکی از راهبردهای مقام معظم رهبری و به این معناست که همه جریانات دولتی و تشکلهای مردمی همت کنند تا افراد از جریانهای لائیک و لامذهب خارج و به جمعیت انقلابی افزوده شوند. این مبنای کلام و عمل است اما گاهی اوقات حرکتهای ضدارزش و ناهنجاری در فلان برنامه تلویزیونی یا فلان نهاد حکومتی اجرا میشود که وقتی پیگیر میشویم، جواب میدهند به خاطر جذب حداکثری است. کدام جذب؟ میخواهید به بهانه پر کردن سبد جمعیت انقلابی، همان کسانی را هم که انقلابی هستند، از خود برنجانید؟
امام جمعه مشهد خاطرنشان کرد: مثلاً همین اواخر، اینکه پیوسته بر بازگشت عناصر ناپاک، ضدانقلاب و خارج نشین تأکید میشود، این از همان مصادیق تحریف است. وقتی هم که سوال میکنیم میگویند به خاطر جذب حداکثری. عزیزان من، حداکثری که با آوردن اینها جذب میشود، نه جذب شما بلکه جذب همین افراد میشود. این چه منطقی است که شما دارید؟
وی با اشاره به آیه ۱۱۲ سوره مبارکه هود ادامه داد: خداوند متعال در قرآن کریم میفرماید «فَاسْتَقِمْ کَمَا أُمِرْتَ وَمَنْ تَابَ مَعَکَ وَلَا تَطْغَوْا إِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ» یعنی اگر شما در جریان استقامت خود، یک اراده قوی در مردم ایجاد کردید اما پاسدار آن نبودید، این طغیان در برابر نعمتی است که خداوند بینا به شما عنایت کرده و در درگاه پروردگار حساب و کتاب خواهد شد. برادران و خواهران، عزیزان من، مبنای عمل این است. کسانی که در بعضی حرکتها و جریانهای مردمی، مدعی توسعه فرهنگ دینی هستند، باید بیایند جامعه دینی را توسعه بدهند. این همان تحولی است که هم بر پایه دستگاههای حکومتی و هم مبتنی بر اراده مردمی، میتواند منجر به اقتدار مضاعف ملت در عرصههای مختلف شود.
۲۷۲۱۱
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1899818منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: نماز جمعه ائمه جمعه سید احمد علم الهدی امام جمعه مشهد فرهنگ انقلابی جذب حداکثری علم الهدی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۴۰۱۹۹۳۰۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ادامه جنجال توسلجویی علمالهدی به شاهنامه | نمیدانستید منیژه، زن بادهنوش و دختر دشمن ایران بود | این ابیات را هم بخوانید!
در سخنان علمالهدی، نکتۀ فرعی نادرستی هم وجود دارد و آن اینکه وی منیژه را "یک زن فرهیخته و ایرانی" توصیف کرده؛ در حالی که منیژه تورانی بوده است. او دختر دشمن بزرگ ایران، یعنی دختر افراسیاب – پادشاه توران – بود!
در واکنش به اظهارات اخیر امام جمعه مشهد درباره حجاب، سایت عصرایران در یادداشتی نوشته است؛
در خبرها آمده بود که احمد علمالهدی، امام جمعۀ مشهد، گفته است: «حجاب متعلق به فرهنگ ایران است. حتی آن زمان که هنوز اسلام وارد ایران نشده بود، حجاب فرهنگ ایرانیان بود؛ بخصوص در تاریخ ایران باستان؛ و انعکاس این فرهنگ را میتوان در شاهنامۀ حکیم ابوالقاسم فردوسی دید؛ آن زمان که از قول منیژه به عنوان نماد یک زن فرهیخته و ایرانی نقل میکند: منیژه منم، دخت افراسیاب / برهنه ندیده تنم آفتاب».
اینکه جناب علمالهدی برای دفاع از حجاب ترجیح داده به سراغ شاهنامه برود و از منیژه مدد بگیرد، خود تایید ناخواستهای است بر آنچه به عنوان دینگریزی در جامعۀ ایران مطرح و البته از تریبونهای رسمی انکار شده است.
محافظهکاران در ایران، به ویژه اگر اهل سیاست باشند، غالبا منکر داعیه دینگریزی در جامعۀ ایراناند؛ ولی چگونه هم آن ادعا را نادرست می دانند و هم آقای علمالهدی برای دفاع از حجاب دست به دامن منیژهای شده که اگرچه آفتاب تنِ برهنهاش را ندیده بود، ولی شرابخواری و عیش و عشرت هم از دیگر ویژگیهای او بوده است؟
در داستان بیژن و منیژه در شاهنامه، منیژه به بیژن دل میبندد و او را به خیمهاش دعوت میکند. چند شبانهروز با او مشغول خوردن و باده نوشیدن میشود، در حالی که نوازندگان با بربط و چنگ برایشان مینواختند.
ببینیم فردوسی چه توصیفی از خلوت بیژن با "منیژه" داشته:
نهادند خوان و خورش، گونهگون
همی ساختند از گمانی فزون
نشستنگه رود و می ساختند
ز بیگانه خیمه بپرداختند
پرستندگان ایستاده به پای
ابا بربط و چنگ و رامش سرای
میِ سالخورده به جام بلور
برآورده با بیژن گیو زور
سه روز و سه شب شاد بوده به هم
گرفته بر او خواب مستی ستم
در ابتدا هم که بیژن وارد خیمۀ منیژه میشود، فردوسی میگوید:
به پرده درآمد چو سرو بلند
میانش به زرین کمر کرده بند
منیژه بیامد گرفتش به بر
گشاد از میانش کیانی کمر
به هر حال پوشش منیژه هر چه بوده باشد، رفتار و کردار او قطعا باب طبع و مطابق عقاید جناب علمالهدی نبوده. پس چرا ایشان از منیژه مدد جسته برای دفاع از عقایدش؟ آیا این گونه تعبیر نخواهد شد که پدیدهای به نام دینگریزی را پذیرفتهاند که به باور منتقدان افرادی نظیر آقای علمالهدی در شکلگیری آن پدیده نقش موثری داشتهاند از منیژه و نه شخصیت های دینی نام برده است؟
مثلا در همین داستان بیژن و منیژه، نوازندگان برای دو دلداده مینواختند تا خلوت و معاشرتشان خوشایندتر شود و این اقبال به موسیقی هم دقیقا بخشی از همان "فرهنگ ایرانیان" بوده که آقای علمالهدی به آن تمسک جستهاند. ولی الآن که اختیار خراسان و شهر مشهد در ید باکفایت جناب علمالهدی قرار گرفته، برگزاری یک کنسرت در مشهد هم ممنوع است.
این نفی موسیقی هم آیا برآمده از "فرهنگ ایرانیان" است؟ و آیا همین سختگیریها موجب دینگریزی جوانان [یا دست کم لایههای قابل توجهی از آنان] نشده؟ قطعا اگر این سختگیریها نبود، امروز امام جمعۀ مشهد ناچار نبود برای دفاع از حجاب، به مشی منیژهای متوسل شود که پس از آن سه روز شادخواریاش با بیژن، در جام شراب بیژن داروی هوشبر ریخت و او را با کمک ملازمانش پنهانی به کاخ پدرش برد و باقی قصه را هم از زبان فردوسی بشنوید:
نهفته به کاخ اندر آمد به شب
به بیگانگان هیچ نگشاد لب
چو بیدار شد و بیژن و هوش یافت
نگار سمنبر در آغوش یافت
در سخنان آقای علمالهدی، نکتۀ فرعی نادرستی هم وجود دارد و آن اینکه وی منیژه را "یک زن فرهیخته و ایرانی" توصیف کرده؛ در حالی که منیژه تورانی بوده است. او دختر دشمن بزرگ ایران، یعنی دختر افراسیاب – پادشاه توران – بود!
البته این نکته اهمیت چندانی ندارد و حق با آقای علمالهدی است. یعنی رفتار و سلوک منیژه تفاوت چندانی با رفتار زنان ایرانی نداشته. چون ایرانیان و تورانیان در مجموع تا حد زیادی در اتمسفر فرهنگی مشابهی میزیستند. ولی همین که امام جمعۀ مشهد واقف نیست منیژه ایرانی نبوده، نشاندهندۀ آشنایی کم او با "تاریخ ایران باستان" است و گمان گرده یک بیت کافی است.
نکتۀ مهمتر اما این است که تفاخر منیژه به اینکه آفتاب هم تنش را ندیده، ریشۀ اشرافی هم دارد. در مکه و مدینه نیز اشراف دقیقا به علت وضع مالی بهتری که داشتند، لباس بیشتری بر تن داشتند.
اکثریت مردم حجاز فقیر بودند و لباس چندانی نداشتند. یعنی نه لباسهای گوناگون داشتند، نه همان تک لباسی که داشتند، همۀ جای بدنشان را میپوشاند و در نتیجه آفتاب تن آنها را میدید و میسوزاند.
اینکه نقل شده است پیامبر گرامی اسلام لباسهای با آستین بسیار بلند را نمیپسندید و اگر لباسی میخرید و آستیناش بیش از اندازه بود، مقدار اضافی را میبرید، دلیلش این بوده که چنین جامههایی را اشراف از سر تفاخر میپوشیدند و بسیاری از مردم پول کافی برای تهیۀ چنین لباسهایی نداشتند.
احتمالا در ایران هم اقشار فقیر تا حدی گرفتار چنین مشکلی بودند. به هر حال اینکه منیژه میگوید آفتاب هم تن مرا ندیده، احتمالا حاوی اشارهای است به خاستگاه طبقاتی برتر او؛ خاستگاهی که اکثر زنان فاقدش بودند.
به عنوان جمعبندی باید گفت در این یادداشت به سه نکته اشاره کردیم. یکم اینکه: وقتی برای دفاع از حجاب، پای زن بادهنوشی مثل منیژه به میان میآید، یعنی جناب علمالهدی هم واقفاند که برای دفاع از حجاب باید به سراغ شخصیتهایی تازه و غیراسلامی رفت و همین نشانۀ تحولی اساسی در جامعۀ ایران است که انکار میشود.
دوم اینکه: حتی اگر بپذیریم اسلام دقیقا همان چیزی است که آقای علمالهدی و همفکران محافظهکار ایشان میگویند، سختگیری برای اینکه سبک زندگی مردم و حتی مشی آنها در عرصۀ عمومی "کاملا اسلامی" شود، علت اساسی دینگریزی در جامعۀ ایران بوده است. با مردم نباید سخت گرفت وگرنه دینگریزی به دینستیزی هم منتهی خواهد شد.
سوم اینکه: اگر چیزهایی به نام "تاریخ ایران باستان" و "فرهنگ ایرانیان" وجود دارد، این امور قطعا تاثیر پایدار و ماندگار خودشان را بر زندگی و مشی و منش ایرانیان گذاشتهاند. جامعه، مومی در دستان صاحبان قدرت نیست تا آن را به هر شکل که خواستند، درآورند. قناعت را فقط به مردم نباید توصیه کرد. حاکمان هم در تلاش برای ایجاد "جامعۀ مطلوب" خودشان باید اهل قناعت باشند.